📢 داستان هیرو های دوتا۲ :
📋 نام هیرو : Karroch, the Beastmaster
✊️ شعار هیرو : “Unleash the beasts of war.”
📃 مقدمه : Beastmaster یا ارباب حیوانات که در دوتا با نام Rexxar شناخته می شد ، این هیرو از دسته هیرو های Strength است ، دارای اسکیل های بسیار قوی و مفید که کار با آن ها نسبتا ساده است ، این هیرو طی بازی نقش های مختلفی را می پذیرد که ویژگی کم نظیری است ، مناسب برای بازیکنان مبتدی ، متوسط و صد البته حرفه ای !
او یک انسان عادی نیست. نژاد او خاص است و عجیب، Karroch بچه حیوان اهلی ( مانند گاو ) که مادرش به هنگام تولد او به دیار باقی شتافت و پدرش که در اصطبل Last King of Slom بودنیز هنگامی که او ۵ سالش بود زیر بار فشار زیاد جان سپرد. بعد از آن Karroch به نمایشگاه حیوانات پادشاه برده شد. او در کنار حیوانات زیاد درباری مانند گوریل ها ، شیر ها ، ببر ها و خیلی از حیواناتی که شناخته شده نبودند رشد کرد. هنگامی که بچه ۷ ساله بود، به یک حیوانی تبدیل شده بود که هیچ کسی قبلا مانند او را ندیده بود.
او در حالی که زنجیر شده بود پشت سر پادشاه کشیده می شد. این حیوان صحبت می کرد و تقاضای آزادی می کرد، پادشاه فقط می خندید و دستور می داد که حیوان او را سرگرم کند. وقتی او نافرمانی کرد، دستور دادند که اورا به صلیبی بکشند که توسط حیوانات اهلی کشیده شود. در ماه های آینده ، حیوان از موجودات مجروح تغذیه و از خواص دارویی آنها استفاده می کرد. بعد از مدتی او فهمید که می تواند با همه ی حیوانات نمایشگاه صحبت کند. در شبی که یکی از حیوانات مرد، پسر همه را تحریک کرد تا قیام کنند و خود را از قفس برهانند. در هرج و مرج یک گوزن Regal به او تعظیم کرد و او را آزاد کرد. او از قلعه فرار کرد و الآن یکی از بی رحم ترین جنگ جو های طبیعت است. او با استفاده از طبیعت آگاهی از وضع دشمنان و حتی کمک در نبردها را افزایش می دهد و این ویژگی خاص آن است.
رکسار یا نیمه ارک-نیمه غول، رام کننده حیوانات است او ابزاری برای کمک به هورد در دفاع از دورتار بعد از شکست لژیون سوزان بود. اصل و نسب نیمه ارک، نیمه غولی اش به مُک ناتال می رسد. بخاطر تبار ترکیب شده اش، او مبارز بزرگ و خشنی است که از دو تبر بزرگ در نبرد استفاده می کند. او تقریبا بی خانمان است. و مرتب در سرزمین های کالیمدور با خرس وفادارش میشا در حال گشت و گذار است.
از گذشته رکسار اطلاعات کمی داریم. اما پس از شکست لژیون سوزان او به هورد آمد تا یکی از پهلوانان بزرگ هورد باشد. او ابزاری در کمک کردن به قبیله نیزه سیاه ترول ها و فرار آنها از جزیره زمانی که مارینس از کول تیراس به آنجا تجاوز کرد بود و با کمک ترول شکارچی سایه، روخان و ارباب اختلاط گر پانداها چن سِتبر طوفان کمک کرد تا دورتار برای هورد محفوظ بماند.
هنگامی که گزارش آغاز حمله اتحاد منتشر شد. رکسار فرستاده شده بود تا وضعیت اتحاد ضعیف طرفین را بسنجد و ببیند که آیا این اتحادفسخ شده*است یا نه؛ او توسط جینا پرادمور در اتفاقات رخ داده و ظاهر شدن مجدد دریاسالار پرادمور (پدر جینا) و حمله دریاسالار به ارک یاری شد. رکسار نیروهای هورد را رهبری کرد و تجاوزات را دفع کرد و دریاسالار را کشت.
رکسار بعدها از سرزمین های وحشی کالیمدور بار دیگر برای گشت و گذار خارج شد و حتما در زمین های کالیمدور مثل دسولیث و فرالاس با میشا که همیشه در کنار اوست پیدا خواهد شد
📝 داستان هیرو : Karroch در یک انبار متولد شد. مادر او در هنگام زایمان فوت کرد و پدرش، نعلبند آخرین پادشاه Slom زمانی که او پنج ساله بود کشته شد. پس از آن Karroch به استخدام دامگاه شاه درآمد. جایی که او در میان تمام جانوران از دربار سلطنتی بزرگ شد : شیرها ، میمون ها ، و چیز هایی که کمتر شناخته شده بودند چیز هایی که مردم به سختی به آن ها اعتقاد داشتند. هنگامی که پسر بچه هفت ساله بود یک مکتشف جانوری آورد که به نظر می رسید مثل قبلی ها نبود. در مقابل پادشاه در حالی که به زنجیر بود ، جانور شروع به حرف زدن کرد ، اگرچه دهان آن جا به جا نمی شد ! کلماتی که به زبان آورد این بود : درخواستی برای آزادی. پادشاه تنها خندید و دستور داد که این جانور برای تفریح او تعلیم ببیند و اگر نپذیرفت او را با عصای سلطنتی (Mad Scepter) بزنند و در انبار بیاندازند. در ماه های آینده Karroch مواد غذایی و داروها را مخفیانه به حیوان می رساند ، اما تنها موفقیت او در کم کردن سرعت بدتر شدن حال حیوان بود. سرانجام حیوان شروع به صحبت با پسر کرد و به تدریج رابطه بین آن دو قوی تر شد تا زمانی که پسر فهمید دیگر می تواند با همه حیوانات موجود در دامگاه پادشاه حرف بزند. شبی که جانور مرد خشمی وجود پسر را فراگرفت ، او حیوانات
دربار را به شورش فراخواند ، بعد در قفس های آن ها را گشود تا دیوانه وار وارد محوطه کاخ شوند.
آخرین پادشاه در درگیری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و صدمه دید. در همان زمان یک گوزن ریگال که پسر آن را آزاد کرده بود در مقابل او زانو زد و ارباب حیوانات (Beastmaster) سوار آن شد و با پرش از روی دیوار های بلند آنجا فرار کردند. هم اکنون یک مرد Karroch یا همان Beastmaster توانایی خود در صحبت کردن با حیوانات وحشی را از دست نداده است. او به یک جنگجو تبدیل شده است ، جنگجویی که قدرت طبیعت وحشی را در اختیار دارد.